به نام خالق عاشق
گفتگوی سام درخشانی درباره حواشی سفربرزیل
سام درخشانی که با بازی های خوبش در سینما و تلویزیون ایران طرفداران زیادی دارد، در یکی از گفتگوهای خود درباره حواشی و اتفاقات عجیب سفر هنرمندان به جام جهانی برزیل گفت: «ما که یک مدت خوراک خبری 20:30 شده بودیم! عجیب بود با وجود اینکه داعش داشت همش تهدید میکرد، داستان 1+5 هم داشت پیش میرفت ولی صدر خبرها ما شده بودیم! آره، تیتر یک تمام سایتها بودیم! حتی چندتا روزنامه روی جلدشان بحثشان شده بود شلوارکهایی که ما پوشیده بودیم. داستان از این قرار بود که خواستیم برویم فوتبال بازی کنیم، روز اولی بود که رسیده بودیم. همین که داشتیم با اتوبوس میآمدیم سمت هتل دیدیم چندتا بلوک آنطرفتر زمین فوتبال است. یک دانه هم نه، چندتا از این زمین فوتبالها که کوچک بود و به قولی از همان موقع آب توی دهان ما افتاد یعنی قشنگ همهمان زوم کردیم که بیاییم فوتبال بازی کنیم.
روز اول آمدیم برویم شهر را ببینیم که گفتند از لحاظ امنیتی امکانش نیست، چون اگر بخواهید از اینجا تکان بخورید باید به پلیس و همه خبر بدهید! برای همین تصمیم گرفتیم فوتبال بازی کنیم. رفتیم فوتبال بازی کردیم یا داشتیم میرفتیم و یا داشتیم برمیگشتیم که از ما عکس گرفتند! هیچ بکگراندی نداشتیم که ممکن است مشکلی پیش بیاید. بعد هم بچهها عکس را گذاشتند روی اینستاگرام که هر چی هم میکشیم از دست این اینستاگرام است.»
سام درخشانی در ادامه حرف هایش از اعتیاد عجیبش به اینستاگرام گفت: «شبکه مجازی که من هیچوقت تویش نبودم، چون همیشه من از فیسبوک و اینها متنفر بودم ولی اینستاگرام ما رو هم اسیر کرده. (خنده) روزی دو تا آمپول میزنم تا اعتیادم را ترک کنم. تنها صفحه رسمی که در فضای مجازی دارم در اینستاگرام است. حُسنش در این است که شما ارتباط دو طرفه داری، ولی ارتباط مستقیم نداری. یعنی چت نمیکنی. می دانی چه میگویم؟ یعنی عکس میگذاری مردم لایک میکنند و نظراتشان را میگویند یا اینکه اخبار خودت را که خیلی شخصی است و دوست داری میتوانی پخش کنی.
بله از فوتبال برمیگشتیم و با همان شلوارکهایی که پایمان بود عکس گرفتیم و یکی از بچهها فکر میکنم مسعود پاکدل بود گذاشت روی اینستاگرامش (خنده). آقایی که شما باشید عکس رفت و یکدفعه آن بلوا بلند شد!»
بازیگر سریال پژمان در ادامه گفت: «اصلا فکر نمیکردیم این 20 - 30 سانت پایمان اینقدر برای مردم، اخبار و... اینقدر جذاب باشد. (خنده). این 20، 30 سانت اصلا خیلی جذاب شده بود. ما تازه فهمیدیم! تازه قوزک پایمان هم معلوم نبود! فقط یک 30 سانت! داستان از آنجایی خرابتر شد که مهراب قاسم خانی یک جوابیه داد که خیلی بامزه بود که وقتی خواندیم حسابی خندیدیم و خیلی حال کردیم و گفتیم خیلی بامزه است. همان آمد روی تیتر یک روزنامه ها! اصلا یک چیز عجیبی بود! آنها تیتر یک روزنامهشان کردند و داستان کردند و بعدش هم 20:30 شروع کرد! نمیدانم چرا 20:30 یک دفعه به ما گیر داد؟ من خودم اخبار 20:30 را میدیدم و دوست داشتم، ولی الان دیگر نمیبینم.
البته ناراحت نیستم، ولی کمی برایم عجیب شده! میدانی چه میگویم؟ یعنی همیشه مثلا میدیدم به اخباری گیر میدهد که خیلی برای همه مهم است، اما این دفعه این اخبار واقعا مهم نبود! 20:30 یک فایلی را باز کرد به اسم اینکه این تیم هنرمندان با پول بیتالمال رفته و آن را نتوانست ثابت کند و بعد گشت یک چیزهای دیگر حاشیهای پیدا کرد که بتواند آن را پوشش بدهد. من فکر میکنم دلیلش این است. در هر صورت قشنگ نبود این کار.
خیلی ما دچار ممیزی شدیم، یعنی ما مردانه هم جرات نمیکردیم مثلا استخر هتل برویم! یعنی مثلا مایو میپوشیدیم میرفتیم استخر، یکدفعه بچهها میگفتند آقا بروید بیرون، آدم آمد، آدم آمد! انگار هیولا میآمد، انگار الان میآید ما را تو استخر میخورد! هر کسی هم برود توی استخر با مایو میرود دیگر! کسی با لباس اسکی توی استخر نمیرود (خنده). ولی اینطوری شده بود که دوباره میآمدیم حوله را میپوشیدیم و در میرفتیم!»
یاد و نام خدا آرام بخش قلبهاست...
چیزی رو که مینویسم خیلی دلم رو سوزوند...نه برای اینکه هنرمندند و معروف...
طلاق منفورترین حلال خداست...
هنوز اعلام رسمی مبنی بر جدایی فرزاد حسنی و خانم نامداری منتشر نشده...فقط میگن توی صفحات اجتماعی (فیس بوک و این حرفا...)یه سری اشاراتی شده مبنی بر جدایی این دوتا مجری توانا...
حیف بودن و سوزش دل واسه لرزیدن عرش خداست...
این دوره ای ها عرش خدا رو گذاشتن رو ویبره...
شاکرم واسه این همه تحمل...الله اکبر...الله اکبر این دفه از صبر خود خدا...
چی میبینیو چی میکشی خداجون...
ایشالا که کذب باشه این خبر...چون همون قد که سرو سامون گرفتن خوبه همون قدم جدایی و تنهایی بد و سخت و منفورِ...
این مطلب برای دوتا ادم نه دو تا هنرمند...
امیرحسین
به نام خالق عاشق
اکبر عبدی (1339هـ .ش)
اکبرعبدی هنرمند شناختهشده و باسابقهی کشورمان در 4 شهریورماه سال 1339 در تهران متولد شد. او که از هنرجویان مدرسهی هنر و ادبیات صدا و سیما بوده است، کار خود را در تلوزیون از سال 1362 آغاز کرد و به چهرهای محبوب و شناختهشده برای مردم ایران مبدل گشت. عبدی که بیشتر کارهایش با درونمایهای طنز است؛ با بازی در مجموعههایی همچون «بازم مدرسه دیر شد» و «محله بهداشت» در خاطرات کودکی بسیاری از ایرانیان جای دارد.
عبدی در سال 1386 با بازی در فیلم «مادر»ساختهی علی حاتمی، برندهی سیمرغ بلورین نقش دوم مرد از هشتمین جشنوارهی فیلم فجر شد. او که دارای نشان درجه یک فرهنگ و هنر است؛ در نقشهای مختلفی از جمله نقش یک روحانی، یک زن، یک معلول ذهنی، یک کودک و ... ظاهر شدهاست. وی با بازی حیرتانگیزش در نقش یک پیرزن در فیلم سینمایی «خوابم میاد»، توانست سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را در سیامین جشنواره بینالمللی فجر، از آن خود کند.
به نام خاق عاشق
پرویز پرستویی (1334هـ .ش)
پرویز پرستویی، متولد همدان و دارای مدرک درجه یک هنری از وزرات فرهنگ و
ارشاد اسلامی است. او فعالیت هنریاش را از سال 1348 با اجراي نمايش در کاخ جوانان، مراکز رفاه و کانون پرورش فکري ک
ودکان و نوجوانان آغاز کرد. وی در سال 1362 و با ایفای نقش در فیلم «دیار عاشقان» پا به عرصه سینما گذاشت و موفق به کسب
ديپلم افتخار بهترین بازيگر نقش مکمل مرد از دومين جشنواره فيلم فجر گردید.
پرستویی تاکنون در نقشهای متفاوتی چون سارق، روحانی، رزمنده، کارگر و فرد نابینا، با موفقیت تمام، ظاهر شده و در زمینه دکلمهخوانی نیز سابقه فعالیت دارد. او در فیلمهایی نظیر «لیلی با من است»، «مومیایی 3»، «دوئل»، «کافه ترانزیت»، «پاداش سکوت»، «کتاب قانون»، «بیست»، «من و زیبا»، «مهمان داریم» و مجموعههایی چون «امام علی (ع)»، «خاک سرخ»، «زیر تیغ» و «آشپزباشی» به نقشآفرینی پرداختهاست.
از جمله دستاوردهای این هنرمند، میتوان به دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد برای فیلمهای «مارمولک»، «بید مجنون»، «به نام پدر» و «آژانس شیشهای» از جشنواره فیلم فجر اشاره کرد. وی همچنین دریافت تندیس و دیپلم افتخار بهترین بازیگر از نگاه منتقدین تئاتر، برای نمایش «فنز» و دیپلم افتخار جشنواره بینالمللی تاجیکستان برای فیلم «بیست» را در کارنامه هنریاش دارد.
به نام خالق عاشق
حامد بهداد 1352
حامد بهداد، متولد مشهد و دانشآموخته بازیگری تئاتر از دانشگاه آزاد اسلامی تهران است. وی در سال 1379با ایفای نقش در فیلم «آخر بازی» به کارگردانی همایون اسعدیان، قدم به عرصه سینما گذاشت و نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد از جشنواره فیلم فجر گردید. بازی چشمگیر او در فیلم «روز سوم»، نظر منتقدان و سینماگران بسیاری را جلب کرد و نامزدی دریافت سیمرغ بلورین بیست و پنجمین جشنواره فجر را برایش به ارمغان آورد. وی تاکنون با کارگردانان بنامی چون مسعود کیمیایی، عباس کیارستمی، داریوش مهرجویی و تهمینه میلانی همکاری داشته است. حامد بهداد به عنوان مجری طرح، برنامهنویس و نمایشنامهنویس نیز سابقه فعالیت دارد. وی همچنین به عنوان خواننده میهمان با گروه موسیقی دارکوب، همکاری میکند و در چند آلبوم و کنسرت این گروه حضور داشته است.
از جمله افتخارات این هنرمند، میتوان به دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد برای فیلم «جرم» و نامزدی سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد برای «هفت دقیقه تا پاییز» از جشنواره فیلم فجر و نامزدی دریافت تندیس زرین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد برای «بوتیک»، «کافه ستاره»، «حس پنهان»، «شبانه روز» و «انتهای خیابان هشتم» از جشن خانه سینما اشاره کرد. حامد بهداد، در مجموعههایی چون «سقوط آزاد»، «آخرین دعوت»، «یک مشت پر عقاب»، «سایه آفتاب» و «همسفر» و فیلمهایی نظیر «کافه ستاره»، «هر شب تنهایی»، «محاکمه در خیابان»، «نارنجیپوش»، «فرزند چهارم»، «چه خوبه که برگشتی»، «زندگی جای دیگریست» و «آرایش غلیظ» به نقشآفرینی پرداختهاست.
به نام خالق عاشق
امیر جعفری (1353هـ .ش)
امیر جعفری، متولد تهران و فارغالتحصیل رشته مدیریت از دانشگاه آزاد اسلامی است. وی تاکنون بارها برای نقشآفرینیهایش در نمایشهای مختلف، موفق به دریافت جایزه از جشنواره تئاتر فجر گشته است. او دورههای بازیگری را در کلاسهای آزاد بازیگری زیر نظر حمید سمندریان گذراند و در سال 1380 با بازی در فیلم «نان، عشق، موتور 1000» به سینما راه یافت. جعفری در همان سال در مجموعه «بدون شرح» به کارگردانی مهدی مظلومی به نقشآفرینی در تلویزیون پرداخت. او بازی در مجموعههای «من یک مستأجرم»، «میوه ممنوعه»، «چاردیواری»، «زیر هشت»، «شیدایی»، «پایتخت 2» و فیلمهایی نظیر «قارچ سمی»، «بیپولی»، «پستچی سه بار در نمیزند» و «نفوذی» را در کارنامه هنریاش دارد.